اهمیت سرمایهگذاری مجدد در بازار سرمایه و مدیریت کسب و کار
بسیاری از افراد موفق از نظر درآمدی اشخاصی میباشند که ایده های خود را تبدیل به یک کسب و کار کردهاند و یا با پذیرش ریسک به همراه جرات، راه اندازی کسب و کارهایی که نیاز روزمره شهروندان میباشد را انجام دادهاند. شما چه فردی باشید که استارت آپ موفقی را راه اندازی کرده باشید و چه یک کسب و کار ساده را پیاده سازی کرده باشید در هر حالتی در صورتی که حقوق صاحبان سهام شما به ارزش گذاری به دلار و سود خالص شما بعد از بیمه و مالیات در سال، بیش از 60% رشد دلاری داشته است، جای تبریک دارد، شما فوق العاده موفق هستید .
یکی از مسائلی که در کسب و کارها مورد بررسی قرار میگیرد این است که چه میزان از سود می بایست مجدد در کسب و کار سرمایهگذاری شود و چه میزان در کسب و کارهای دیگر و یا بازارهای سرمایه بهتر است انتقال داده شود.
پاسخ به این سوال هرگز ساده نیست. کارشناسان مالی و کارآفرینان هنوز بر سر رقم مناسب به اجماع نرسیدهاند. برخی از مدلها، مانند مدل اول سود میکالوویچ، ادعا میکنند که صاحبان کسبوکار باید پس از محاسبه هزینههایی مانند حقوق، تامینکنندگان و مالیات، بودجه ماهانه سختی را برای سود خود تعیین کنند و کنار بگذارند. با این حال، در حالی که این روش به مدیران اجازه میدهد تا مقدار ثابتی از سود را کنار بگذارند، انعطافپذیری را محدود میکند و ممکن است از رشد بیشتر کسب و کار جلوگیری کند.
سایر مشاغل از مدل 50-30-20 پیروی میکنند. این چارچوب که متناسب با نیازهای مشاغل تطبیق داده شده است. به این صورت توصیه می کند که صاحبان مشاغل 50٪ از سود خود را نه جهت کسب و کار خود سرمایه گذاری میکنند و نه حضور در بازار سرمایه دارند و امکان دارد مصارف خارج از شغل و کسب و درآمد داشته باشند، 30٪ به سرمایهگذاری در بازار سرمایه و 20٪ برای سرمایه گذاری مجدد در کسب و کار خود اختصاص دهند. این مدل به صاحبان کسب و کار سرمایه معقولی برای لذت بردن از کسب و کارشان، همچنین آنها را برای شگفتیهای بازارهای سرمایه آینده آماده میکند و همچنان برای سرمایهگذاری مجدد در کسب و کار خود حساب ای در نظر گرفته اند. با وجود این، چنین مدل مالی سفت و سختی برای بسیاری از مشاغل شاید مناسب نباشد.
در نهایت، نظریه های دیگری نیز توصیه میکنند که صاحبان کسبوکار حداقل 50 درصد از سود خود را مجدداً در کسب و کار خود سرمایهگذاری کنند و مابقی را در بازارهای سرمایه باشند، و ادعا میکنند که محدود کردن درآمد شما در ابتدا باعث میشود پاداشهای آینده شما بسیار زیاد شود. در حالی که این رویکرد منضبط در واقع احتمالاً به نفع رشد بلندمدت است،اما، سرمایهگذاری مجدد چنین مقدار قابل توجهای تا حد زیادی ناپایدار است، بهویژه برای مشاغلی که گردش مالی کمتری دارند.
سوال طلایی، چرا باید صاحبان کسب و کار بخشی از سود را در بازارهای سرمایه، سرمایهگذاری کنند؟
سرمایهگذاری بخشی از سود کسب و کار در بازارهای سرمایه میتواند به دلایل مختلفی برای صاحبان کسب و کار مفید باشد. در زیر به برخی از مهمترین دلایل اشاره میکنیم:
تنوعبخشی به منابع درآمد
- کاهش ریسک: سرمایهگذاری در بازارهای سرمایه میتواند به کاهش ریسکهای مربوط به نوسانات کسب و کار اصلی کمک کند. با داشتن منابع درآمدی متنوع، صاحبان کسب و کار میتوانند تأثیر منفی هر گونه نوسانات بازار را کاهش دهند.
- افزایش امنیت مالی: تنوع در منابع درآمد به افزایش امنیت مالی کلی کسب و کار کمک میکند و از وابستگی بیش از حد به یک منبع درآمد خاص جلوگیری میکند.
افزایش بازده سرمایه
- پتانسیل سود بالاتر: بازارهای سرمایه مانند سهام، اوراق قرضه، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و بازارهای بین الملل ( فارکس ) معمولاً بازده بالاتری نسبت به حسابهای بانکی و سرمایهگذاریهای سنتی دارند. این بازده بالاتر میتواند به افزایش ثروت کلی کسب و کار و صاحبان آن کمک کند.
- رشد سرمایه: سرمایهگذاریهای موفق میتوانند به افزایش سرمایه اولیه و ایجاد منافع مالی بلندمدت منجر شوند.
استفاده بهینه از منابع مالی اضافی
- مدیریت نقدینگی: اگر کسب و کار سود مازاد داشته باشد که بلافاصله به آن نیاز ندارد، سرمایهگذاری این سود در بازارهای سرمایه میتواند بهینهترین استفاده از این منابع مالی باشد. به جای اینکه پول به صورت نقد در حساب بانکی باقی بماند و به مرور زمان ارزش خود را از دست بدهد، میتواند به صورت فعال در بازارهای سرمایه کار کند.
- کاهش تأثیر تورم: سرمایهگذاری میتواند به حفظ ارزش پول در برابر تورم کمک کند. بازدهی سرمایهگذاریها میتواند نرخ تورم را پوشش دهد و حتی از آن پیشی بگیرد.
آمادگی برای فرصتهای آینده
- ذخیره مالی برای فرصتها: سرمایهگذاری میتواند به عنوان یک ذخیره مالی برای فرصتهای آینده عمل کند. این فرصتها ممکن است شامل گسترش کسب و کار، خرید تجهیزات جدید، تحقیق و توسعه محصولات جدید یا ورود به بازارهای جدید باشد.
- انعطافپذیری مالی: داشتن منابع مالی اضافی از سرمایهگذاریها به کسب و کار انعطافپذیری بیشتری در مواجهه با شرایط و فرصتهای غیرمنتظره میدهد.
با این حال، باید توجه داشت که هر سرمایهگذاری همراه با ریسکهایی است و مشورت با مشاوران مالی حرفهای میتواند به کاهش این ریسکها و اتخاذ تصمیمات بهتر کمک کند.
دیدگاهی یافت نشد